مهدیه ورفتن به بیرجند
روز یازدهم شبش با اتوبوس من وتو بابایی رفتیم بیرجند ونزدیک دوهفته بیرجند بودیم البته بابا چند روز که با ما بود برگشت مشهد ودوباره اومد دنبالمون خیلی خوش گذشت وتو دراین بین از شیر گرفته شدی شبهای اول خیلی اذیت کردی ولی کم کم عادت کردی ولی هنوزم با اینکه نزدیک دوهفته میگذره ولی بعضی وقتها یادش میکنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی