مهدیهمهدیه، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 7 روز سن داره

هدیه ی بزرگ پروردگار

اربعین حسینی

امشب شب اربعین مصباح هداست دل به یاد حسین بن علی شیرخداست پروانه به گرد شمع حق پرزدوسوخت امشب شب یاد اعشقیاء وشهداست التماس دعا   ...
1 دی 1392

مهدیه جان شب یلدا

  دیشب شب یلدا بود طبق  برنامه ی هرسال رفتیم خونه ی آقاجون عموعلی وزن عموها وآقای موذنی وآقای یعقوبی <خاله رضوان>ومحمد آقا پسرخاله ی بابایی هم آمدن جای عمو محمد وعمه وشوهر عمه خیلی خالی بود خوش گذشت برات چندتا عکس گرفتم ...
1 دی 1392

رفتن عمو محمد به کربلا

دختر گلم دوشنبه شب رفتیم خونه ی عمومحمد که باعمو خداحافظی کنیم چون عموقراربود سه شنبه ظهر برن کربلا تا اربعین حسینی کربلا باشن خدارو شکر تااین لحظه که دارم برات مینویسم از مرز رد شدن وخبر سلامتی شون رو داریم شب جمعه هم رفتیم دور همی فامیلی خونه ی عمو محمد چون مادرجون وزن عمو آش پشت پای عمو رو درست کرده بودن خدایا صحیح وسالم عمو برگرده آمین ...
29 آذر 1392

مهدیه جان ورفتن به پروما

دیروز دوشنبه  آذز بعدازظهر با بابایی اول رفتیم تا با دوستان جدید بابایی که ازانس هواپیمایی  دارن آشنا بشیم چون نزدیک پروما بودن رفتیم پروما کمی طبقه ی پایین راه رفتیم بعدش رفتیم طبقه ی بالا که تو بازی کنی همه چی دوست داشتی سوار بشی چند ساعتی اونجا بودیم وتو خوب بازی کردی خوش گذشت دست بابایی درد نکنه     ...
18 آذر 1392